ستایش خداوند گران سنگ ترین چیز است، و برترین گنجى است که ارزش ذخیره شدن دارد.

 

خدا پیامبر اسلام را زمانى فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته هاى دین پاره شده و ستون هاى ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود، راه رهایى دشوار و پناهگاهى وجود نداشت، چراغ هدایت بى نور، و کور دلى همگان را فرا گرفته بود. خداى رحمان معصیت مى شد و شیطان یارى مى گردید، ایمان بدون یاور مانده و ستون هاى آن ویران گردیده و نشانه هاى آن انکار شده، راه هاى آن ویران و جاده هاى آن کهنه و فراموش گردیده بود. مردم جاهلى شیطان را اطاعت مى کردند و به راه هاى او مى رفتند و در آبشخور شیطان سیراب مى شدند. با دست مردم جاهلیت، نشانه هاى شیطان، آشکار و پرچم او بر افراشته گردید. فتنه ها، مردم را لگد مال کرده و با سم هاى محکم خود نابودشان کرده و پا بر جا ایستاده بود. امّا مردم حیران و سرگردان، بى خبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بت پرستان) زندگى مى کردند. خواب آنها بیدارى، و سرمه چشم آنها اشک بود، در سرزمینى که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامى بود.((خدایا خودت به دادمون برس))

 

اى مردم، امواج فتنه ها را با کشتى هاى نجات درهم بشکنید، و از راه اختلاف و پراکندگى بپرهیزید، و تاج هاى فخر و برترى جویى را بر زمین نهید، رستگار شد آن کس که با یاران به پاخاست، یا کناره گیرى نمود و مردم را آسوده گذاشت

 

اگر کوه ها از جاى کنده شوند تو ثابت و استوار باش

 

دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است. کسى که میان شما زندگى کند به کیفر گناهش گرفتار مى شود، و آن کس که از شما دورى گزیند مشمول آمرزش پروردگار مى گردد

 

به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلى آن باز مى گردانم، گر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانى خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش براى عموم است، و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم براى او سخت تر است

 

حقّ و باطل همیشه در پیکارند، و براى هر کدام طرفدارانى است، اگر باطل پیروز شود، جاى شگفتى نیست، از دیر باز چنین بوده، و اگر طرفداران حق اندکند، چه بسا روزى فراوان گردند و پیروز شوند، امّا کمتر اتّفاق مى افتد که چیز رفته باز گردد

 

دشمن ترین آفریده ها نزد خدا دو نفرند: مردى که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزى مى کشاند و راه رستگارى گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است. بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتى هاى خود نیز مى باشد. و مردى که مجهولاتى به هم بافته، و در میان انسان هاى نادان امّت، جایگاهى پیدا کرده است، در تاریکى هاى فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزى را بسیار جمع آورى مى کند که اندک آن به از بسیار است، تا آن که از آب گندیده سیراب شود، و دانش و اطّلاعات بیهوده فراهم آورد

 

در میان مردم، با نام قاضى به داورى مى نشیند، و حلّ مشکلات دیگرى را به عهده مى گیرد، پس اگر مشکلى پیش آید، با حرف هاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغین، آماده رفع آن مى شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور مى کند، عنکبوتى را مى ماند که در شبهات و بافته هاى تار خود چسبیده، نمى داند که درست حکم کرده یا بر خطاست اگر بر صواب باشد مى ترسد که خطا کرده، و اگر بر خطاست، امید دارد که رأى او درست باشد

 

دعوایى نسبت به یکى از احکام اجتماعى نزد عالمى مى برند که با رأى خود حکمى صادر مى کند. پس همان دعوا را نزد دیگرى مى برند که او درست بر خلاف رأى اوّلى حکم مى دهد. سپس همه قضات نزد رییس خود که آنان را به قضاوت منصوب کرده، جمع مى گردند. او رأى همه را بر حق مى شمارد .در صورتى که خدایشان یکى، پیغمبرشان یکى، و کتابشان یکى است، آیا خداى سبحان، آنها را به اختلاف، امر فرمود، که اطاعت کردند یا آنها را از اختلاف پرهیز داد و معصیت خدا نمودند.
آیا خداى سبحان، دین ناقصى فرستاد و در تکمیل آن از آنها استمداد کرده است آیا آنها شرکاء خدایند که هر چه مى خواهند در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد .آیا خداى سبحان، دین کاملى فرستاد پس پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) در ابلاغ آن کوتاهى ورزید در حالى که خداى سبحان مى فرماید: ما در قرآن چیزى را فروگذار نکردیم

 

قیامت پیش روى شما و مرگ در پشت سر، شما را مى راند. سبکبار شوید تا برسید. همانا آنان که رفتند در انتظار رسیدن شمایند.

.
.
.
.
گردآوری:ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین)
25 خرداد1397


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها